سایت شعرناب محیطی صمیمی و ادبی برای شاعران جوان و معاصر - نقد شعر- ویراستاری شعر - فروش شعر و ترانه اشعار خود را با هزاران شاعر به اشتراک بگذارید

منو کاربری



عضویت در شعرناب
درخواست رمز جدید

اعضای آنلاین

معرفی شاعران معاصر

انتشار ویژه ناب

♪♫ صدای شاعران ♪♫

پر نشاط ترین اشعار

حمایت از شعرناب

شعرناب

با قرار دادن کد زير در سايت و يا وبلاگ خود از شعر ناب حمايت نمایید.

کانال تلگرام شعرناب

تقویم روز

يکشنبه 13 خرداد 1403
    26 ذو القعدة 1445
      Sunday 2 Jun 2024
        مقام معظم رهبری سید علی خامنه ای و انقلاب مردمی و جمهوری اسلامی ایران خظ قرمز ماست. اری اینجاسایت ادبی شعرناب است مقدمتان گلباران..

        يکشنبه ۱۳ خرداد

        معشوق ناپیدا

        شعری از

        حبیب رضایی رازلیقی

        از دفتر یاس نوع شعر غزل

        ارسال شده در تاریخ جمعه ۳۰ مهر ۱۳۹۵ ۰۰:۴۴ شماره ثبت ۵۱۰۲۲
          بازدید : ۵۲۶   |    نظرات : ۷

        رنگ شــعــر
        رنگ زمینه
        دفاتر شعر حبیب رضایی رازلیقی

          
        (معشوقِ ناپیـدا )
         
        شبها به کُنجی میخـزم ، نجوایِ پنهانی کنم 
        سُکنـا کنم میخانه را ، با باده پیمانـی کنـم
         
        دادم به راهَت زندگی ، جانی نمانده درتنَم 
        رُخ را نما ای یارِ من ، دیدارِ پایانی کنم
        گاهی نشینم درگُذَر ، دوزَم دو چشمم براُفق 
        شاید نشانی شد زِ تو ، مَحفل چراغانی کنم
         
        گویا فقط درمیکده ، دیدارحاصل میشود
        گرخوانَدَم با جان و دل ، درصحنه طوفانی کنم
         
        بیتـاب و نا آرام دل ، همچون فِشارَد سینـه ام 
        کی میشود تابَد رُخَت ، تا دست اَفشانی کنم
         
        افتاده گیسو بررُخَت ، اَبری کُند خورشیدِ من 
        کی وقتِ تابیـدن شوَد ، تا جان اَرزانی کنم
         
        دائـم کنـارم بوده ای ، فریاد غافل بوده ام 
        عَطرت کفایت میکند ، بر زخم درمانی کنم
         
        دیدارِ رویت کی شوَد ، پیرم نموده هجر تو 
        جانم فدایت می شود ، جانانه احسانـی کنم
         
        صحرایِ دور افتاده ام ، یارا کویرِ تشنه ام 
        بـارانِ لطفـت بر تنـَم ، بارَد سلیمانـی کنـم
         
        نا دیده رُخ را عاشقـم ، دیوانـه ام در حیـرتم 
        شمعی ومن پروانه ام ، چون زنده سوزانی کنم
         
        تا پرده را بالا زنی . دل می تپد در سینه ام 
        از یُمنِ دیدارت شوَم ، شاعر غزل خوانی کنم
         
        شبها شده ذکرِ لبم ، عَجِّل فَرَج را ای خدا 
        اشکِ"حبیبت" را نِگَر ، سجـّاده بارانـی کنم 
        .........حبیب رضایی رازلیقی
        ــــــــــــــــــــــــــــــــــــ
         وزن مستفعلن مستفعلن مستفعلن مستفعلن بحر رجز مثمن سالم
        ۴
        اشتراک گذاری این شعر

        نقدها و نظرات
        عباسعلی استکی(چشمه)
        شنبه ۱ آبان ۱۳۹۵ ۱۵:۱۵
        درود گرامی
        مناجاتی زیبا و دلپذیر خندانک
        آلاله سرخ(سیده لاله رحیم زاده)
        شنبه ۱ آبان ۱۳۹۵ ۰۷:۲۶
        خندانک خندانک خندانک
        تکتم آقابالازاده
        شنبه ۱ آبان ۱۳۹۵ ۱۱:۳۷
        سلام و درود
        بسیاررر عالی خندانک خندانک خندانک
        خندانک خندانک خندانک خندانک خندانک
        صحرایِ دور افتاده ام ، یارا کویرِ تشنه ام
        بـارانِ لطفـت بر تنـَم ، بارَد سلیمانـی کنـم
        خندانک خندانک خندانک خندانک خندانک
        مانا باشید خندانک خندانک خندانک
        یاسررشیدپور
        دوشنبه ۱۰ آبان ۱۳۹۵ ۰۰:۵۱
        سلام بزرگوار
        بسیار عالی بود
        سپاس فراوان
        🌺🌺🌺🌺🌺🌺
        تنها کابران عضو میتوانند نظر دهند.


        (متن های کوتاه و غیر مرتبط با نقد، با صلاحدید مدیران حذف خواهند شد)
        ارسال پیام خصوصی

        نقد و آموزش

        نظرات

        مشاعره

        کاربران اشتراک دار

        محل انتشار اشعار شاعران دارای اشتراک
        کلیه ی مطالب این سایت توسط کاربران ارسال می شود و انتشار در شعرناب مبنی بر تایید و یا رد مطالب از جانب مدیریت نیست .
        استفاده از مطالب به هر نحو با رضایت صاحب اثر و ذکر منبع بلامانع می باشد . تمام حقوق مادی و معنوی برای شعرناب محفوظ است.
        0